خواب شیرین

1390/2/11 17:18

نویسنده : مامان شقایق

619 بازدید

اشتراک گذاری

بازهم دیشب خوابتو دیدم آلبالو ، نمیدونم چرا همیشه تو خواب من یه پسر شیرینی ،هیچ وقت از دختر خبری نیست .

تو بیا برای من و بابا اصلا فرقی نداره که یه پسر کاکل زری باشی یا یه دخمل نازنازی.

خلاصه دیشب هم دیدم که تو رو نشوندم توی کریر و دارم لپتو ناز میکنم و تو هم به من نگاه میکنی .یه لبخند شیرینی بهم زدی که هنوز شیرینیش رو حس میکنم. شیرین ترین خنده دنیا بود.آخ که کاش الان اینجا بودی تا من و بابا کلی میچلوندیمت آلبالوی شیرین من.

قصه ما

پسندها (0) پسندیدم

شما اولین مشوق باشید!

مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان تربچه
11 اردیبهشت 90 17:23

ْلام شقایق جون مرسی از کامنتت امیدوارم خواب شیرینت به زودی تعبیر بشه

تا دوستای گلی مثل شما دارم غم ندارم

ღ دانیال عشق عمه رویا ღ
11 اردیبهشت 90 18:10

سلام مامان شقایق خوشگلم الهی که من قربون تو و اون آلبوی نازت برم که انشاالله بااومدنش باعث بشه به بابا و مامان جونیش تجربه یه زندگی جدیدی رو نشون بده تا با بودنت لذت بخش تر بشه...از آشناییت خوشحالم خیلی مراقب خودت باش بوس بوس

مامان تربچه
12 اردیبهشت 90 18:08

سلام شقایق جون داشتم وب گردی می کردم که چشمم افتاد به این ساعت فلش برای وبلاگ خیلی بامزست موضوعش با موضوع وبلاگت می خونه! آخه شکل آلبالو هستش این هم لینکش اگه دوست داشتی ازش استفاده کن: http://www.609.ir/clock19.aspx

مامان شقایق
13 اردیبهشت 90 2:08

وای عاشقتم کیانا ساعته عالیه ممنون دوستم که به فکرمی

مامان شقایق
13 اردیبهشت 90 2:21

مرسی عمه رویا از این همه لطف و مهربونیت،خیلی خوشحالم کردی عزیزم من چرا نمیتونم وبلاگ دانیال کوچولو رو ببینم

خاله رز
13 اردیبهشت 90 20:49

عزیزم مامانت دیگه بدجور منتظر اومدنته .خوشحالم که تصمیمشون جدیه .وجود نازنین تو به همه ی زندگی ما رنگ و بو خواهد داد.

مامان تربچه
18 اردیبهشت 90 8:48

سلام خانمی کم پیدایی

آلبالوی کوچولوی من و بابا

خواب شیرین

نظرات (7)

مطلب بعدی

مطلب قبلی