آلبالوی کوچولوی من و بابا

آلبالو و Pc

1390/2/7 17:59
نویسنده : مامان شقایق
648 بازدید
اشتراک گذاری

مامانی داشتم فکر میکردم با این نقشه هایی که بابا محمد برات داره، شما تو یک سالگیت حتما راحت تر از مامی میتونی یه وبلاگ بسازیچشمک

بابای آدم وقتی نابغه IT باشه و مامانش هم که خنگ، بگذریم، بهتر از این نمیشهزبان

 

our nini and his PC

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان تربچه
8 اردیبهشت 90 12:31
سلام شقایق جون آقا امروز داشتم سوتی می دادم! داشتم قالب انتخاب می کردم که شوشو رسید فهمید دارم قالب انتخاب می کنم ولی بهش گفتم بعدا ماجرا رو برات می گم‍ اون هم راضی شد و رفت آخرش هم بعد از کلییییییی گشتن، همین قالبی که می بینی نصیبم شد قالب های قشنگی پیدا کردم ولی هیچ کدومش کار نکرد فعلا بای
مامان شقایق
8 اردیبهشت 90 23:19
سلام مامان تربچه( که اسمتو نمیدونم) بابایی ما امشب پرده از این راز برداشت و کلی خوشحال شدو ذوق کرد. باشد که شوشوی شما هم کلی ذوق زده شود
مامان تربچه
9 اردیبهشت 90 9:39
سلام شقایق جون پست امروز که شوشو نوشته بود رو دیدم ای شیطون طاقت نیاوردی! اسمم کیانا هست
نسرین
9 اردیبهشت 90 12:17
سلام البالوی خاله.قربونت برم .وبلاگت مبارک باشه عزیزم.خاله جون زود بیا با ساینای من بازی کن اگه دختر بشی با ساینا خاله بازی میکنی اگه پسر باشی هم دکتر بازی میکنید.زود بیا خوب.دوست دارم .ماچ
مامان ابوالفضل
9 اردیبهشت 90 14:52
سلام وبلاگ جوجو مبارک
مامان شقایق
10 اردیبهشت 90 2:11
بابا کیانا جون هرکاری کردم مخفی کاری جواب نداد
مامان شقایق
10 اردیبهشت 90 13:48
ندا جون ممنون از لطفت ایشاال... من بزودی تولد پسر ناز و گل شمارو تبریک بگم بهت