آلبالوی کوچولوی من و بابا

رد پای خدا

1390/2/21 17:44
نویسنده : مامان شقایق
639 بازدید
اشتراک گذاری

 

ردپا

تصویری داشتم خیال میکردم که در ساحل دریا با خدا قدم میزنم .

 در آسمان تصویری از زندگی خود دیدم همه جا دو رد پا دیده میشد

 یکی از آن من و دیگری جای پای خدا بود.

وقتی در آخرین تصویربه روی شنها نگاه کردم دیدم که گاهی فقط یک رد پا می بینم،

دریافتم که اینها در سخت ترین مواقع زندگی ام بوده .

از خدا پرسیدم :خدایا فرمودی که اگر به تو ایمان آورم هرگز تنهایم نخواهی گذاشت،

 پس چرا در سختترین مواقع زندگی رد پایی از تو نمیبینم؟ چرا در آن اوقات رهایم کردی؟

فرمود:فرزند عزیزم تورا دوست دارم و هرگز تنهایت نگذاشته ونخواهم گذاشت.

اگر در سختترین اوقات فقط یک رد پا میبینی،

آن رد پای من است که تورا به دوش کشیده ام.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

مامان آتین
21 اردیبهشت 90 18:47
خیلی خیلی قشنگ بود عزیزم ممنوووووون
مامان شقایق
21 اردیبهشت 90 21:28
مامان آتین ممنون از لطفت اگه اجازه بدی لینکت میکنم نمیشه از این دخمل ناز شما گذشت آخه،خدا برات حفظش کنه عزیزم
مامان تربچه
22 اردیبهشت 90 16:31
مامان تربچه
28 اردیبهشت 90 9:17
سلام شقایق جون بالاخره رخ نمایاندی! بابا بیا به روز کن دلمون وا شه
سمیرا مامان سپهر
28 اردیبهشت 90 18:58
مامان سانیار
10 خرداد 90 13:47
من اگه جای تو بودم ، فقط تصویر رو می گذاشتم و تفسیرش رو می گذاشتم به عهده بینندگان و بالای تصویر برای عنوان می نوشتم : نگاه کن و با دلت ببین ، عکس با تو چه می گوید . چه می بینی ، بگو .